از میهمانی شبانه تا فاز سرقت بعد قرص توهمزا و تماشای فیلم گانگستری/ زن خلافکار: اثر قرصها که پرید تازه متوجه اقداماتمان شدیم!
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۲۱۷۱۳۴
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، چند روز قبل زن جوانی با پلیس تماس گرفت و از سرقت پول و گوشی تلفن همراهش توسط سه پژو سوار شکایت کرد. او گفت: در کنار خیابان منتظر تاکسی بودم تا به محل کار بروم که یک خودروی پژو ۴۰۵ مقابل پایم نگهداشت. روی صندلی جلو خانم جوانی نشسته بود من هم اعتماد کرده و سوار شدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
غیر از راننده و خانم جوان، مرد جوانی هم روی صندلی عقب نشسته بود. پس از طی مسافتی، مرد جوانی که روی صندلی عقب نشسته بود چاقویی از جیبش بیرون آورد و به طرف من گرفت. همان موقع متوجه شدم که همه آنها همدست و سارق هستند. از ترس کارت عابر بانکم و رمز آن را در اختیارش قرار دادم و آنها گوشی تلفن همراهم را نیز به سرقت بردند. بعد از اینکه پژو سواران مرا از خودروشان بیرون انداختند من شماره پلاک خودرو را برداشتم.
بیشتر بخوانید: ردپای زن غریبه در جدایی زوج عاشق
سرنخ دستگیری متهمان
با شماره پلاکی که زن جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، آنها هویت راننده خودرو را بدست آوردند. با شناسایی سهیل به عنوان راننده خودرو، مرد جوان دستگیر شد. راننده جوان که ابتدا منکر زورگیری بود، زمانی که از سوی مالباخته مورد شناسایی قرار گرفت به ناچار به زورگیری و سرقت از زن جوان با همدستی دو نفر از همدستانش اعتراف کرد. با اطلاعاتی که سهیل در اختیار تیم تحقیق قرار داده بود، زن و مرد جوان نیز بازداشت شده و به جرم خود اعتراف کردند.
گفتگو با متهم زن
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟
همه ماجرا از یک میهمانی شروع شد. من و سهیل و بهرام در یک شرکت تجاری کار میکنیم. مدتی از کار من در شرکت گذشته بود که بهرام به من پیشنهاد ازدواج داد. رابطه ما ادامه داشت تا اینکه شب حادثه سهیل ما را به میهمانی شبانهای دعوت کرد. آن شب ما قرص مصرف کردیم که حالمان را خیلی دگرگون کرد. دلمان میخواست کارهای هیجانانگیز و خطرناک انجام دهیم.
همان شب سرقت انجام دادید؟
آن شب بعد از میهمانی به خانه بهرام رفتیم و یک فیلم گانگستری دیدیم. فیلم درباره سرقت از یک صرافی بود آنقدر هیجان زده شده بودیم که همان لحظه تصمیم گرفتیم به همین شیوه از صرافی یا طلافروشی سرقت کنیم.
روز بعد هر سه ما سوار ماشین سهیل شدیم و تصمیم گرفتیم با دیدن اولین صرافی، نقشه سرقت را اجرا کنیم. اما قبل از آنکه به صرافی برسیم خانم جوانی را دیدیم که کنار خیابان به انتظار تاکسی ایستاده بود. حال خوبی نداشتیم شب قبل اصلاً نخوابیده بودیم فکری به ذهنمان خطور کرد که هیجان کار را بیشتر میکرد. تصمیم گرفتیم خانم جوان را به عنوان مسافر سوار کنیم و بعد از سرقت اموالش به سراغ صرافی برویم. وقتی از او زورگیری کردیم پشیمان شدیم انگار تأثیر قرصها هم از بین رفته بود، چون با دیدن یک خودروی پلیس بین راه خیلی ترسیدیم و از سرقت صرافی منصرف شدیم.
منبع: روزنامه ایران
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اخبار حوادث حوادث سرقت از صرافی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۲۱۷۱۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای تماشای بازیگران ترکیهای یا قصۀ شمس و مولانا؟
عصر ایران؛ رضا صائمی- نمیتوان دلبستۀ هنر و ادبیات ایرانزمین بود و به تماشای فیلم «مست عشق» وسوسه نشد. قصۀ رابطۀ شمس و مولانا آنقدر حیرتانگیز و پر رمز و راز و پرکشش است که تماشای «مست عشق» به قصد رمزگشایی آن میتواند هر علاقهمند به عرفان را به سالنهای سینما بکشاند.
با این حال وقتی به تماشای فیلم به سینمای آزادی رفته بودم، از پچپچ و واکنشهای برخی از تماشاگران اطرافم دریافتم گویی برخی بیشتر برای تماشای بازیگران ترکیهای به تماشای فیلم آمده بودند و با دیدن آنان بر پرده سینما یا کنار بازیگران ایرانی فیلم به وجد آمده و درباره حضور آنها در فلان سریال ترکی حرف میزدند.
البته یکی از عناصر و عوامل مهم جذب مخاطب و رونق گیشه و فروش هر فیلم، حضور ستارگان سینمایی و بازیگران محبوب در آن اثر است. چنانکه برای بسیاری از مخاطبان حضور شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در این فیلم و همبازی شدن آنها یکی از انگیزههای مهم تماشای فیلم است و این فیالذات چیز بدی نیست و البته حضور یک ستاره سینمایی خارجی هم میتواند به همین اندازه جاذبه داشته باشد اما اینکه برخی از تماشاگران ایرانی تنها به حضور بازیگران ترکیهای در فیلم بیش از قصه آن توجه کنند عجیب است. آن هم قصۀ دو تن از مفاخر و مشاهیر ایرانی که حیرتانگیزترین شخصیتها در تاریخ و ادبیات کهن فارسیاند.
به گمانم آنچه در فیلم «مست عشق» بیش از بازیگران آن چه ترکیهای و چه ایرانی مهم است خود شخصیتهای اصلی قصهاند یعنی شمش و مولانا. شخصیتهایی که دراماتیک و سینمایی نیستند بلکه واقعیاند. شخصیتهایی که باید قدر ببینند و بر صدر نشینند.
اساسا فیلمی از جنس «مست عشق» ساخته شد تا دو تن از مهمترین شخصیتهای تاریخ ادبیات ما به مردم معرفی شود. شخصیتی که آوازهشان جهانی شده و در وطن خودمان کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. اینکه حضور بازیگران ترکیهای و حتی ایرانی تنها انگیزه تماشای «مست عشق» باشد ضد فیلم است.
فیلمی که از زبان شمس و مولانا بر خودشناسی تاکید میورزد تا بتوان از ظواهر دنیوی عبور کرد و به درک باطن جهان و جان خویش رسید. البته فیلم این ظرفیت ذائقهپذیری را در خود دارد و تماشای بابصیرت آن میتواند به تماشاگر کمک کند تا از ظاهر پرستی عبور کند.
با این همه چنان که اشاره شد این واقعیت غیر قابل انکار است که کثیری از تماشاگران ایرانی به شوق تماشای بازیگران ترکیهای به دیدن «مست عشق» میروند و این در حالی است که «بنسو سورال» یکی از بازیگران ترکیهای این فیلم گفته است حضور در این فیلم و حسن فتحی او را متحول کرده و بعد از این در هر نقشی بازی نمیکند.
ضمن اینکه از حیث بازیگری، بازیگران ما در سطح بالاتری قرار دارند و تماشاییترند. گرچه مهمترین مولفه و عنصر جذابیت و تماشایی بودن «مست عشق» نه بازیگران آن که دو شخصیت اصلی و واقعی آن یعنی شمس و مولاناست.
هیچ مایه و سرمایه ای برای تبلیغ«مست عشق» به اندازه خود این شخصیت نیست و کاش هر فیلمی را به تناسب جایگاه سوژهاش به تماشا بنشینیم نه چیدمان و ترکیب بازیگرانش. نمایش تصویری قصه شمس و مولانا کافی است تا از تماشای «مست عشق» سرمست شویم.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست